عاشقانهای از قرن هجدهم بر پیشخان کتابفروشیها
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۳۱۱۱۱
آبه پرهوو (Abbé Prévost) رمان مانون لسکو را که به تازگی ترجمه دیگری از آن در بخش رمانهای کلاسیک نشر افق منتشر شده است در سال ۱۷۲۱ نوشت. این داستان در قالب نمایش و اپرا بارها به روی صحنه رفته که از مهمترین آنها میتوان به اثر جاکومو پوچینی آهنگساز شهیر ایتالیایی اشاره کرد. همچنین تاکنون هفت فیلم سینمایی براساس این اثر ساخته شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این رمان از جمله آثار ماندگار ادبی محسوب میشود و آنطور که مونتسکیو فیلسوف فرانسوی در مورد آن گفته است، عشق مهمترین عنصر شکلگیری آن است.
ماجرای آن از این قرار است که شوالیه دگریو که نجیبزادهای ثروتمند است دلباختهی دختری زیبا به نام مانون لسکو شده که به اجبار قرار است وارد صومعه شود. دگریو ترتیب فرار مانون را میدهد و این آغاز سرنوشتی آمیخته به عشق، خیانت و ندامت است.
آنطور که پرهوو در مقدمه رمان آورده است، ماجراهای شوالیه دگریو، بخشی از خاطرات خود اوست که در اثر خاطرات مرد بلندمرتبه منتشر شده بود، اما چون ارتباطی ضروری با خاطرات نداشته، نویسنده تصمیم می گیرد با نام مانون لسکو آن را در مجلدی جدا منتشر کند.
او معتقد است که در این اثر، جوان نابینایی را به تصویر کشیده که سعادت را پس میزند تا خود را در بدترین مصائب بیفکند؛ کسی که بهرغم داشتن تمام ویژگیهایی که به وجود آورنده ارزش و شایستگی فرد است، داوطلبانه خانهبه دوشی و گمنامی را به تمامی مزایای ثروت ترجیح میدهد.
پرهوو در همین مقدمه هدف از نوشتن رمان را هم بیان می کند:
نمیتوان به اصول اخلاق اندیشید و حیرت نکرد که این اصول همزمان محترم و مغفول است؛ میخواهیم بدانیم دلیل این کار حیرتآور دل آدمی چیست که طعم افکار نیک و متعالی را می چشاند ولی در عمل از آنها دوری میجوید.
نگاهی اجمالی به این کتاب دو نکته را آشکارا نشان میدهد؛ نخست آنکه عنوان لاتین اسامی در ترجمه آورده نشده است که می تواند خواننده را در تلفظ دچار اشتباه کند. دیگر آن که به نظر می رسد مترجم تلاش کرده است در لحن، قدیمی بودن رمان را متذکر شود، اگر نخواهیم بگوییم که این لحن می تواند مخاطب قرن بیست و یکمی را خسته و کسل کند.
در ادامه تعریف خواهم کرد که تیبرژ وقتی متوجه شد فریبش دادهام چه رفتاری از خود نشان داد. این موضوع از میزان خوش خدمتیاش نکاست. خواهید دید او خوش خدمتی و وفاداریاش را تا چه حد پیش برد و من وقتی به پاداشی میاندیشم که به او دادم، می بینم که چقدر باید اشک بریزم. (ص. ۲۷)
این رمان با حال و هوای قرن هجدهم فرانسه، با تشریح جزئیات فضا و با گفتاری و لحنی اشرافی به قول نویسنده اثر، رساله ای اخلاقی است که به شکلی خوشایند به تجربهای عملی تقلیل یافته است.
رمان مانون لسکو را نشر افق با ترجمه محمود گودرزی و در شمارگان یکهزار و ۱۰۰ نسخه منتشر کرده است. پیشتر نیز مشفق همدانی (۱۲۹۱- ۱۳۸۸) و مجید حائری این کتاب را به فارسی ترجمه کرده بودند.
برچسبها فرانسه رمان نویس ادبیات نشر افق محمود گودرزیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: فرانسه رمان نویس ادبیات نشر افق محمود گودرزی فرانسه رمان نویس ادبیات نشر افق محمود گودرزی نشر افق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۳۱۱۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میراث «پل آستر» در سینما
«پل آستر» در کنار این که نویسندگی ماهر و سرشناس بود، در فیلمنامهنویسی و حتی کارگردانی در سینما نیز فعال بود.
به گزارش ایسنا، «پل آستر» رماننویسنده معروف آثاری چون سهگانه «نیویورک» در حالی در سن ۷۷ سالگی به دلیل عوارض ناشی از بیماری سرطان درگذشت که نه تنها چهرهای شاخص در دنیای ادبیات بود، در عرصه سینمایی نیز تاثیرات زیادی داشت و ۱۸ رمان از آثار او از جمله «موسیقی شانس» به فیلم تبدیل شدند.
او خودش نیز وارد عرصه فیلمنامهنویسی شد و کار خود را با نگارش فیلمنامه «دود» (۱۹۹۵) با بازی «هاروی کایتل»، «ویلیام هرت» و «جیانکارلو اسپوزیتو» آغاز کرد و این اثر جایزه بهترین فیلمنامه اول را برای آستر از جوایز مستقل اسپریت به ارمغان آورد. همچنین فیلم «دود» که کارگردانی آن را «وین وانگ» بر عهده داشت، موفق به کسب خرس نقرهای جایزه هیات داوران از چهل و پنجمین جشنواره فیلم برلین هم شد.
«پل آستر» در دنباله فیلم «دود» با عنوان «صورت آبی» که در سال ۱۹۹۵ ساخته شد در کنار «وین وانگ» به صورت مشترک کارگردانی فیلم را نیز بر عهده داشت و این کمدی که بار دیگر با نقشآفرینی «هاروی کایتل» و «جیانکارلو اسپوزیتو» به همراه« لو رید»، «میرا سوروینو» و «مدونا» بود با نقدهای متفاوتی رو به رو شد.
این نویسنده در فیلم «مرکز جهان» در ۲۰۰۱ با فیلمنامهای مشترک با «وین وانگ» بار دیگر کارگردانی را تجربه کرد. این فیلم که نخستین نمایش جهانی خود را در پنجاه و چهارمین جشنواره فیلم کن تجربه کرد، نامزد دریافت جایزه مستقل اسپریت برای بهترین بازیگر زن (مولی پارکر) شد.
در سال ۱۹۹۸، آستر فیلم «لولو روی پل» را نویسندگی و کارگردانی کرد و در سال ۲۰۰۷ در فیلم «زندگی درونی مارتین فراست» با بازی «دیوید تیولیس»، «ایرنه جاکوب» و «مایکل ایمپریولی» بار دیگر نگارش فیلمنامه و کارگردانی را بر عهده داشت.
«آستر» در «دانشگاه کلمبیا» تحصیل کرد و در اوایل دهه ۷۰ میلادی به پاریس مهاجرت کرد و به فعالیتهای مختلفی از جمله ترجمه کردن پرداخت. او در سال ۱۹۷۴ میلادی به ایالات متحده آمریکا بازگشت و ازدواج کرد.
در ژانویه سال ۱۹۷۹ میلادی پدر «آستر» درگذشت و این اتفاق به دلایلی به نوشتن نخستین کتاب خاطرات این نویسنده منجر شد؛ «اختراع انزواء» که در سال ۱۹۸۲ میلادی منتشر شد.
«آستر» با انتشار «شهر شیشه» در سال ۱۹۸۵ که نخستین جلد از سهگانه «نیویورک» بود به موفقیت چشمگیری دست یافت.
این نویسنده به طور مرتب در دهه ۸۰، ۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی بیش از دهها رمان از جمله «قصر ماه» (۱۹۸۹)، «موسیقی شانس» (۱۹۹۰)، «کتاب توهم»(۲۰۰۲) و «شب پیشگویی»(۲۰۰۳) منتشر کرد.
انتهای پیام