Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-03@10:42:06 GMT

سینما مایاک در کتابفروشی‌ها/رمانی تازه از سعید تشکری

تاریخ انتشار: ۳ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۹۳۹۹۵

سینما مایاک در کتابفروشی‌ها/رمانی تازه از سعید تشکری

به گزارش خبرنگار مهر، سینما مایاک رمانی است عاشقانه که تشکری آن را از دل داستانی که در رمان «کافه داش‌آقا» آن را روایت کرده بود، بیرون کشیده و بازگو کرده است.

این رمان در شهر مشهد و در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد و داستانی عاشقانه و در عین حال سیاسی را روایت می‌کند.

سینما مایاک در این رمان سینمایی است با مدیریت یک تبعه روس که دخترش کاتیا، برای کنسولگری روسیه در شهر مشهد جاسوسی می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کاتیا در این مسیر سعی دارد تا دل پسر عکاسی به نام بروا را نیز برای خود به دست بیاورد. داستانی عاشقانه که برای هر دوی آنها تبعات زیادی به همراه دارد.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم:

چرا از من دوری می‌کنی؟

کاتیا دستش را روی شانۀ بروا گذاشت و این را گفت.

بروا دست کاتیا را از روی شانه‌اش برداشت. او را نگاه کرد و گفت:

می‌خواهم کارم را انجام بدهم.

بگذار کنارت باشم، هم‌قدمِ هم، با هم.

نفسِ داغِ کاتیا به صورت بروا نشست. بروا داد کشید:

نمی‌خواهم.

بی‌آنکه منتظر جواب کاتیا بماند، دوربینش را برداشت و از تاریک‌خانه بیرون زد. کاتیا فهمید تند تاخته و جلو رفته است. آرام ماند تا وقتی دیگر بیاید. در دل گفت: «وقتش می‌آید بروا. تو به من فکر خواهی کرد. می‌دانم!»

بروا از سینما مایاک بیرون آمد. به‌سمت ارگ حکومتی رفت. نرمه‌های برف و سوز و سرما در هوا رها شده بود. قدم کُند کرد. ایستاد. پشت سرش را نگاه کرد. خبری از کاتیا نبود. دوربینش را تنظیم کرد. می‌خواست چند تا عکس از نمای بیرونی ارگ بگیرد. آن‌قدر برای گرفتن عکس از والی خراسان و مهمانانش به ارگ رفته و آمده بود که دیگر نگهبان‌ها او را به‌خوبی می‌شناختند. دستی برای قزاق‌های نگهبان تکان داد. بی‌سروصدا عکسش را گرفت و دوربینش را جمع کرد.

نمی‌دانست با هوسی که توی سر این دختر روس چرخ می‌خورد، چه کند. هر بار، از گرایل خواسته بود وقتی برای چاپ عکس‌هایش به سینما می‌رود، تنها باشد و هر بار هم، کاتیا موقع ظهور آنجا بود. حالا فکر می‌کرد همه‌جا تعقیبش می‌کند.

صورتش از سرما سرخ شده بود و دلش هوس چای داغ کرده بود. راهش را به‌سمت قهوه‌خانه کج کرد.

این رمان را انتشارات کتاب کوچه به تازگی منتشر کرده است.

کد خبر 4859910 حمید نورشمسی

منبع: مهر

کلیدواژه: سعید تشکری ادبیات فیلم سینمایی کتاب و کتابخوانی انقلاب اسلامی ایران رایزنی فرهنگی ادبیات ترجمه مد و لباس سردار سلیمانی گردشگری میراث فرهنگی ادبیات جهان معرفی کتاب نقد کتاب نمایشگاه کتاب تهران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۹۳۹۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پل آستر نویسنده معروف آمریکایی درگذشت

«پل آستر»، نویسنده آمریکایی سه‌گانه «نیویورک»‌ درگذشت.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، «پل آستر» نویسنده‌ ۳۴ کتاب از جمله سه‌گانه مشهور «نیویورک» در سن ۷۷ سالگی درگذشت. «گاردین» نوشت، «جکی لیدن»، دوست و همکار این نویسنده اعلام کرد که «آستر» در روز سه‌شنبه در پی عوارض ناشی از سرطان ریه درگذشت.

داستان‌های او مملو از مضامین اتفاقات تصادفی، شانس و سرنوشت نوشته شده‌اند. بسیاری از قهرمانان داستان‌ها، خود نویسنده هستند و مجموعه آثار او خودارجاعی است و شخصیت‌هایی از رمان‌های اولیه دوباره در رمان‌های بعدی ظاهر می‌شوند.

«آستر» در سال ۱۹۴۷ میلادی در «نیوجرسی»‌ متولد شد. به گفته خود این نویسنده، او روند نگارش را از سن هشت سالگی و زمانی آغاز کرد که امضا گرفتن از یک بازیکن بیسبال را به این دلیل از دست داده بود که نه او و نه والدینش با خود مداد همراه نداشتند. از آن زمان به بعد «آستر» همه جا با خود مداد می‌برد. «آستر»‌ در مقاله‌ای در سال ۱۹۹۵ نوشته بود: «اگر یک مداد با خود در جیبتان داشته باشید، احتمال زیادی وجود دارد که یک روز وسوسه‌ شوید که از آن استفاده کنید.»

«آستر» در «دانشگاه کلمبیا»‌ تحصیل کرد و در اوایل دهه ۷۰ میلادی به پاریس مهاجرت کرد و به فعالیت‌های مختلفی از جمله ترجمه کردن پرداخت. او در سال ۱۹۷۴ میلادی به ایالات متحده آمریکا بازگشت و ازدواج کرد.

در ژانویه سال ۱۹۷۹ میلادی پدر «آستر» درگذشت و این رویداد به دلیلی برای نگارش نخستین کتاب خاطرات این نویسنده تبدیل شد. «اختراع انزواء» در سال ۱۹۸۲ میلادی منتشر شد.

«آستر» با انتشار «شهر شیشه» در سال ۱۹۸۵ که نخستین جلد از سه‌گانه «نیویورک» بود به موفقیت چشمگیری دست یافت.

این نویسنده به طور مرتب در دهه ۸۰، ۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی بیش از ده‌ها رمان از جمله «قصر ماه»(۱۹۸۹)،‌ «موسیقی شانس»(۱۹۹۰)، «کتاب توهم»‌(۲۰۰۲) و «شب پیشگویی»(۲۰۰۳) منتشر کرد.

منبع: ایسنا

دیگر خبرها

  • بدرود آقای پل استر
  • پل آستر نویسنده معروف آمریکایی درگذشت
  • میراث «پل آستر» در سینما
  • تشکری هاشمی: قرارداد ۲ میلیارد یورویی با چین را فقط در سایت‌ها و فضای مجازی دیده‌ام
  • پُل آستر درگذشت
  • کتاب بنیه فیلمساز را قوی می‌کند/ حتما به نمایشگاه کتاب تهران می‌روم
  • رمان اجتماعی معمایی «آفرودیت» در نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • «پل آستر»‌ درگذشت
  • پل آستر درگذشت
  • «کمی دیرتر» به چاپ هفدهم رسید