مزایای شگفت انگیز که با خواندن رمان هایی با مضمون عاشقانه از آنها بهره مند می شوید
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۸۵۴۴۷۱
کتابهای عاشقانه برای پخته کردن بخش رمانتیک کاراکتر شما نقش بزرگی ایفا میکنند و شخصیتهای محبوبتان چیزهای زیادی درباره خود شما خواهند گفت. به همین دلیل هم خوب است نسبت به تاثیرهایی که خواندن یک داستان عاشقانه میتواند به صورت ناخودآگاه بر شخصیت شما داشته باشد، اطلاعات لازم را به دست آورید. شاید این بار که رفتار جدیدی از شما سر زد، بتوانید با دقت بیشتری رد آن را تا پای صفحات کتاب مورد علاقهتان بگیرید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تجربه گرفتن از اشتباهات
داستانهای عاشقانه هم مثل روابط عاشقانه واقعی هم رفتارهای درست را نشان میدهند و هم رفتارهای غلط. برای مثال در رمان بلندیهای بادگیر نوشته امیلی برونته، هیث کلیف با اینکه عاشق کاترین ارنشاو بود؛ اما بعضی جاها رفتارهایی از وی سر میزد که شاید خواننده با خودش فکر میکرد کاش طور دیگری برخورد کرده بود یا وقتی کسی غرور و تعصب میخواند، متوجه میشود سو تفاهمها خیلی راحت به وجود میآیند و صحبت کردن و توضیح دادن در این شرایط چقدر میتواند کمک کننده باشد. به همین دلیل خواندن رمان عاشقانه میتواند در زندگی واقعی باعث بهبود روابط بین افراد و جلوگیری از بعضی اشتباهات رایج شود. داستانهای عاشقانه را بسته به علاقهتان از میان کتابهای ایرانی یا خارجی پیدا کنید، نسخه فیزیکی را بخرید یا نسخه الکترونیک را دانلود کنید و از درسهای مهم شخصیتهای معروف به نفع خودتان و رابطهتان کمک بگیرید. برای مشاهده لیست بهترین رمان های عاشقانه اینجا کلیک کنید.
ارائه الگوی صحیح
اگر داستان عاشقانهای بر اساس موارد مبتنی بر سلامت روان نوشته شده باشد و فاقد المانهای روابط بیمارگونه و عجیب و غریب باشد؛ میتواند به الگویی برای داشتن رابطه درست تبدیل شود. در بعضی داستانها عاشق معشوق را به هر دلیلی آزار میدهد یا آدمها با قهر کردن علاقهشان را به هم نشان میدهند؛ این موارد روش درستی را برای داشتن یک رابطه مثبت و رو به جلو ارائه نمیدهند و حتی باعث عادی سازی موارد مشکل دار خواهند شد. در حالی که کتابی که مضمون یک رابطه سالم و رو به جلو را در خودش جا داده باشد؛ میتواند باعث شود خواننده درسهای زیادی از آن بگیرد، متوجه ویژگیهای روابط مثبت شود و از ویژگیهای منفی دوری کند.
یاد گرفتن شیوههای رفتاری
یکی از مزایای اصلی کتابها چه عاشقانه باشند و چه مضمون دیگری داشته باشند؛ این است که کمک میکنند خودتان را در شرایطی که کتاب توصیف کرده است قرار دهید و نوعی تجربه غیر حضوری به دست آورید. مثلا وقتی کتاب «تصرف عدوانی» را میخوانید که حکایت یک زن عاشق را بیان میکند، مرتب خودتان را جای نقش اصلی قصه میگذارید و از خودتان میپرسید اگر مرد داستان چنین رفتاری را با شما داشت، شما در مقابل چه فکری میکردید؟ او را میبخشیدید و حرفهایش را باور میکردید یا نه. جواب این سوالها در طول داستان باعث میشود تجربه شما بالاتر رود و اگر در دنیای واقعی با چنین شرایطی رو به رو شدید، بتوانید سریعتر طرف مقابلتان را بشناسید و واکنش درست را نشان دهید. در این مطلب میتوانید سایر روشها برای بهبود بخشیدن خود و رابطه عاطفیتان را مطالعه کنید.
خلاق شدن از طریق خواندن داستان عاشقانه
اگر چه در دنیای واقعی گاهی نتایج رمانتیک بودن به اندازه داستانها خوب نیست؛ اما نمیتوان انکار کرد که داستانهای عاشقانه گاهی بعد رمانتیک شخصیت شما را فعال میکنند و به شما کارهایی را یاد میدهند که در راستای این بخش از شخصیتتان باشد. مثلا اگر در داستانی مرد شخصیت اصلی هر روز صبح برای همسرش یادداشت عاشقانه بگذارد، ناخودآگاه شما هم متوجه میشوید میتوانید چنین رفتاری داشته باشید و برای فرد مورد علاقهتان یادداشت بگذارید یا وقتی در داستان دیگری زوجی جملهای را به عنوان حرف رمز بین خودشان میگذارند؛ ممکن است شما هم یاد بگیرید و همین کار را انجام دهید. به همین دلیل اگر احساس میکنید ابعاد عاشقانه شخصیتتان نیاز به خلاقیت بیشتری دارد، کتابهای عاشقانه میتوانند تا حدی این نیاز را برطرف کنند.
پیدا کردن موارد مورد علاقه طرف مقابل
یکی از مواردی که خوب است به آن توجه داشته باشید، کراش طرف مقابلتان بر روی شخصیتهای داستانی است. مثلا اغلب خانمها به شخصیت آقای دارسی در کتاب عاشقانه غرور و تعصب علاقه دارند؛ اگر همسر شما هم این کتاب را به عنوان کتاب محبوبش معرفی کرده و یکی دو باری غیر مستقیم یا مستقیم به آقای دارسی اشاره کرده است، میتوانید برای بیشتر نزدیک شدن به شناخت علایق عاشقانه او این کتاب را مطالعه کنید و دنیای ایدهآل رمانتیک او را بیشتر بشناسید. در حقیقت بسیاری از کتابهای عاشقانه میتوانند راهنمای شما برای شناخت اخلاقیات طرف مقابلتان باشد؛ همان طور که فیلمها هم میتوانند در این مسیر حرکت کنند. شما حتی میتوانید کتاب عاشقانهتان را به فرد مورد علاقهتان هدیه دهید و او را در بخشی از رویاهایتان سهیم کنید.
بالاتر رفتن سرعت گیرایی
ممکن است آنقدر در زندگی روزمرهتان غرق شده باشید که بعد از مدتی رادارهای دریافت سیگنالهای عاشقانهتان خاموش شوند یا اینکه کلا فردی باشید که زیاد از حد سرتان به کار خودتان باشد و متوجه بعضی موارد در روابط اطرافتان نشوید. یکی از روشهایی که به شما کمک میکند با سرعت بیشتری روند اتفاقات را تحت نظر بگیرید و متوجه شوید، این است که در شرایط شبیه سازی شده قرار بگیرید و یکی از بهترین شرایط شبیه سازی شده کتاب است. با خواندن کتابهای عاشقانه بعد از مدتی به صورت ناخودآگاه دقت بیشتری روی ظرایف رفتاری اطرافیانتان خواهید داشت.
پیدا کردن حرف مشترک با دیگران
بعضی از کتابهای عاشقانه روند رفتارهای رمانتیک مردم دنیا را تحت تاثیر خود قرار میدهند و خواندنشان به نوعی ترند/Trend یا جریان تبدیل میشود. برای مثال در حال حاضر خواندن کتابهای جوجو مویز تقریبا در تمام کشورهای اهل کتابخوانی ترند شده است و همین مسئله هم باعث میشود آدمهای کتابخوان حرف بیشتری برای گفتن به هم داشته باشند؛ حتی ممکن است بعد از مدتی فلان عبارت شخصیت لوییزا در «من پیش از تو» به یک عبارت رایج تبدیل شود که آدمها به عنوان کد در روابطشان از آن استفاده میکنند. بنابراین اگر شما از این ترند جا بمانید، ممکن است در آینده متوجه بعضی اشارهها نشوید؛ در حالی که دانستنشان به شما احساس در تماس بودن با جهان بیرون را خواهد داد.
منبع: جام نیوز
کلیدواژه: ترند ترند کتاب رمانتیک عاشقانه عشق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۸۵۴۴۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ابتذال در سینما برآیند تقاضا است/ از کیهان بچهها شروع کردم
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه هخبرگزاری علم و فناوری آنا، در وضعیتی فقر مطالعه به نسل کودک و نوجوان آسیب میزند، که یکی از معلمان معتقد است بدون مطالعه حتی خود معلم حرفی برای گفتن نخواهد داشت.
شهنام سجودی زاده فرزند سبلان است. هم معلم کودکان استثنایی است. هم فیلم میسازد و هم نویسنده فیلمنامه است. ادبیات فاخر ایران و جهان را با شور و اشتیاق چشیده و امروز رمز موفقیت خود را تربیت صحیح در دوران کودکی میداند. موضوعی که دغدغۀ تربیت نسل کودک و نوجوان ما در فقر مطالعه توسط بزرگسالان است. پای صحبتهای وی نشستیم تا با نگاهش آشنا شویم.
چطور به نویسندگی علاقهمند شدید؟
آگاهی موهبتی است که خداوند دانا به طرق مختلف به انسانها هدیه میدهد، اینکه من مادری دارم که در دوران کودکی برایم مجله کیهان بچهها میخرید، کتاب داستان و علمی میخرید عین آن میماند که کسی در اتاقی تاریک و ناشناس و پرسؤال برای شما شعلهای روشن کند، دیگر ماهیت خوف و جهل و تاریکی آن اتاق پرسؤال از ذهن و روح شما شسته خواهد شد و خواهید دانست که از کجا به کجا آمدهاید و بهر چه بود و بهر چه هستید، درکتان از بودنتان از زندگی و دنیا عیان خواهد شد و بسیاری از ابهامات دیگر برایتان روشن میشود چرا که یک نفر چشم شما را منور کرده است.
دوستان اهل مطالعه حتماً خاطرشان هست که در دهه شصت کتابفروشان محله اونچی میدان اردبیل در پیادهروها بساط کتاب کرده و کتاب کرایه میدادند من مشتری ثابت و دست به نقد آنان بودم و مادرم کرایه کتابهایم را میپرداخت، و این یعنی ریشه در آب و غرق آب. یکبار از یکی از دوستانم که اکثر اهالی روستایشان باسواد و از بزرگان و افتخارآفرینان کشور هستند سؤال کردم علت چیست؟! این قدمت مدرسه در روستایتان و تحصیلات عالی اکثر اهالی و رشد و پیشرفت و ثروت و تفاوت زمین تا آسمان مردان و زنان روستای شما با دیگر روستاها چیست؟! جواب دوستم قابل تأمل بود؛ گویا در سالیان گذشته یک از اهالی یک قالی به اردبیل برده و خریدار قالی در انبارش ۱۰ها جلد کتاب انبار کرده بوده. از مرد قالی فروش میخواهد تا کتابها را باخود ببرد تا انبارش بازشود مرد قالیفروش کتابها را با خود به منزل آورده و به اتفاق همسرش همه کتابهای کهنه را به زیبایی صحافی کرده و دکور طاقچه خانهشان میکنند. کودکان از پشت پنجره به تماشای کتابها میآمده و اجازه میداشتند آنها را تورقی کنند، تورق کتابها معجزه میکند! شور و اشتیاق درس و مدرسه در دل بچههای روستا جوانه میزند و دیگر آن بچهها با بچههای روزهای بدون رؤیت کتاب فرق داشتند وچنین میشود و چنانها که امروزه اکثر اهالی روستا، وزیر و وکیل و استاد و دکتر و تاجر و معلمند!
حتی تماشای کتاب معجزه میکند! فرق است خانۀ بیکتابخانه با خانۀ با کتابخانه هرچند دو سه جلد. چه رسد که کسی مثل مادر مکرم بنده که شما را به اقیانوس کتاب هل دهد، شناگر قابل باشید اولاً غرق نخواهید شد دوماً جهان درونتان عیان خواهد شد، در اندرونتان عالم جای خواهد گرفت و از چشمانتان عشق خواهد بارید و تمام سرزمینها با مردمان و آداب و سنن و افکارشان برای تو آشنا و هموطن تو خواهند شد. من وقتی رمانی را از مارکز میخوانم حس میکنم از کلمبیا برگشتهام یا از مصر یا از چین و لهستان و روس ..
بنده امروزه اگر به اغراق نگویم یک از بزرگترین کتابخانههای شخصی شهرمان را درخانه دارم با کتابهای نایاب که در مقابلشان بهخود اجازه سیگار کشیدن نمیدهم، چون در آن همه بزرگان جهان را میهمان خانهام دارم
مگر میشود نویسندهای بدون مطالعه کتابهای بزرگ و درخشان و پایه ادبیات کشور خود و جهان دست به قلم شده و آثارش دارای تفکر غنی باشد و بر اقشار جامعه از عوام تا خواص تأثیرگزار باشد، حرف نو و جهانشمول و مقبول و بینش متعالی شخصی و جهانبینی عمیق و شگرف داشته باشد؟! بهنظر من نویسندهای که رمانهای هدایت و دولت آبادی و چوبک و ساعدی و کامو و چخوف و داستایفسکی و تورگینف و فاکنر و کافکا وهاینریش بل، مارسل پروست و میلان کوندرا و جیمز جویس و پائیلو کوئیلو و مارکز و ... نخوانده باشد حرفی برای گفتن در نوشتههایش ندارد.
در مورد نوشتههای خود توضیح دهید که در چه زمینههایی است؟ داستان بلند، داستان کوتاه، فیلنامه؟
بنده فیلمنامه نویسم. دو فیلمنامه بلند سینمایی به اسمهای «دوگانه» و «غربتی» واگذار کردم، غربتی با مضمون دفاع از حقوق زنان بزودی توسط دوست و استاد عزیزم جناب افشین علیزاده ساخته میشود.
چندین فیلمنامه سیال نوشتم و سریالهای «سرقت گنجینه» با مضمون غارت آثار تاریخی و ضدصهیونی و فیلمنامه «جنون» با مضمون سرقت بانک و گیر افتادن جنایتکار در امنترین لحظه زندگی خود، مصوب شده و در ردیف تولید هستند.
بیش از ۳۰ فیلمنامه کوتاه نوشته و دو مورد آن را واگذار کردم: «سربازان عاشق میشوند» با مضمون پناهندگان جنگی سوری و داعش را دوست عزیزم رحیم طوفان ساخته و جوایز مختلف بین المللی کسب شد و فیلمنامه «کسوف» با مضمون صلح ادیان و گفتگوی تمدنها را به آقای مهدی ایل بیگی واگذار کردم که بهزودی کلید خواهد خورد.
کدام نوشتهتان به فیلم تبدیل شده و آیا وضعیت فیلمنامه نویسی در کشور را موفق میدانید؟
فیلم کوتاه «دیوسار» درخصوص تصلیب مسیح. فیلم کوتاه «رها» درخصوص خدمت به خلق الله عبادتست. فیلم مستند «آیا فرشتگان را دیدهاید» در خصوص کودکان ناشنوا و نابینا. فیلم کوتاه «دریا آرام است» درخصوص بیماران سرطانی. فیلم کوتاه «اجکت» درخصوص قضاوت و جنایاتی که با یک قضاوت ساده میتوانیم مرتکب شویم. فیلم کوتاه «پرنسس آزاده» درخصوص پناهندگان افغانستانی که امسال آماده نمایش و ارائه به جشنوارهها شده است.
بنده اکثر جوایز ملی و بینالمللی سینمایی خود را از بابت فیلمنامههایم کسب کردهام. جان کلام اینکه سنتی فکر کردن و جهانی سخن گفتن راز موفقیت هر نویسنده است.
متأسفانه امروزه به دلایل مختلف وقت گذاشتن مردم و خاصه نویسندگان برای مطالعه کاهش یافته و در نتیجه سطح آثار پایین و مبتذل و کاسبکارانه و تاریخ مصرفدار شده است.
دغدغهای دارید که آرزوی تبدیل شدن آن به داستان یا فیلم را داشته باشید؟
من هنوز فیلمنامههای بکر و طلایی و فرامرزی و فرازمانیام را نساختهام. امیدوارم شایستگی و عمری برای ساختنشان داشته باشم
به اعتقاد شما فیلمهای تولیدی ما چقدر در راستای نیاز و اقتضای جامعه است؟
اتفاقاً فیلمهای تولیدی امروزی دقیقاً همانهایی هستند که جامعه امروزی میطلبند. اگر غنایی ندارند که ندارند مسبب تقاضاست. انشالله که این سبب انحطاط فیلمسازی از دل و ذهن و بدسلیقگی مردم حل شود والا از کوزه همان طراود که در اوست
زیباترین فیلمی که دیدید؟
دونده امیر نادری
استاکر تارکوفسکی
حرامزادههای لعنتی تارانتینو
راننده تاکسی اسکورسیزی
سه گانههای کیشلوفسکی آبی. سفید. قرمز
معلم خوب از نظر شما؟
محترم باشد و با احترام موفق به تعلیم خواهد شد حتی به شلوغترین. تنبلترین و کمهوشترین دانشآموز.
انتهای پیام/